سنجشازدور به دلیل پوشش وسیع، توان جداسازی بالا و هزینه کم در اخذ داده از زمین، بهعنوان ابزاری کارآمد، نقش مهمی را در حوزهی پژوهشهایِ علوم زمین و پایشِ محیطزیست داشته است. یکی از مهمترین کاربردهای سنجشازدور آشکارسازی تغییرات است؛ تشخیص به هنگام و دقیق این تغییرات، در مقیاس محلی و جهانی، برای مدیریتِ بهینهی استفاده از منابع، اهمیت زیادی دارد. این مقاله روشی نوین و بدون نظارت آشکارسازی تغییرات، کاربری اراضی با استفاده از تصاویر چند زمانهی فراطیفی را عرضه میکند. این روش بهصورت سلسله مراتبیو مبتنی بر استفاده از الگوریتمهای شباهت مبنا، فاصله مبنا و اتسو است. روش پیشنهادی در دو مرحله ارائه میشود: مرحلهی اول آن بهعنوان آشکارساز و مرحلهی دوم، بهعنوان فاز تصمیمگیری است. در مرحله اول، ابتدا دادهی تصحیحشده توسط الگوریتمهای فاصلهی مبنا و شباهت مبنا، وارد فضای محاسباتی نوینی به نام فضای شباهت میشود. در این فضا نواحی تغییریافته، بارزتر از نواحی بدون تغییر خواهد بود. در ادامه، داده وارد مرحله دوم میشود. هدف از اجرای مرحله دوم تصمیمگیری در مورد ماهیت پیکسل در فضای دودویی است که نواحی تغییریافته دارای مقدار یک و نواحی بدون تغییر، دارای مقدار صفر است. مهمترین مزیت روش پیشنهادی، نسبت به دیگر روشها: خودکار بودن؛ نداشتن پیچیدگی در روش پیشنهادی؛ حجم پایین محاسبات و دقت بالای آن است. برای ارزیابی کارایی و دقت روش پیشنهادی، از دو مجموعه دادهی چند زمانهی فراطیفی سنجندهی هایپریون، مربوط به مزارع کشاورزی اطراف شهر جیانگسو واقع در چین و مزارع کشاورزیهرمیستن واقع در آمریکا استفادهشده است. ارزیابی خروجیهای بهدستآمده نشاندهنده، دقت کلی بالا و نرخ کم هشدارهای روش پیشنهادی، در مقایسه با روشهای رایج آشکارسازیِ تغییرات، است، بهطوریکه دقت کلی برای داده چین، 98.48 درصد ضریب کاپا، 0.965 و میزان نرخ هشدارهای اشتباه آن، 1.51 درصد و همچنین برای داده آمریکا، 95.12 درصد ضریب کاپا، 0.870و میزان نرخ هشدارهای اشتباه آن، 4.8 درصد است.
Seydi S T, Hasanlou M. Fusion of Similarity and Distance based Methods for Landcover Change Detection using Hyperpsectral Imagey. JGST 2017; 7 (2) :111-126 URL: http://jgst.issgeac.ir/article-1-546-fa.html
سیدی تیمور، حسنلو مهدی. تلفیق روشهای فاصله و شباهت مبنا بهمنظور آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی در تصاویر فراطیفی. علوم و فنون نقشه برداری. 1396; 7 (2) :111-126