۹ نتیجه برای دمای سطح زمین
یاسر جویباری مقدم، مهدی آخوندزاده، محمد رضا سراجیان،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۵-۱۳۹۴ )
چکیده
دمای سطح زمین و ضریب گسیل سطح دو شاخص مهم در مطالعات مربوط به سطح زمین هستند. این شاخصها، از شاخصهای مهم در زمینههای تخمین بودجه انرژی، ارزیابی پوششهای زمینی و مطالعه انتقال گرمایی میباشند. هدف اصلی این تحقیق ارائه الگوریتمی جهت تخمین ضریب گسیل سطح و دمای سطح زمین از تصاویر ماهواره لندست-۸ است. الگوریتم پیشنهادی جهت تعیین دمای سطح زمین، روش پنجره مجزا بر پایهی باندهای ۱۰ و ۱۱ سنسور حرارتی ماهواره لندست-۸ میباشد و همچنین جهت تعیین ضریب گسیل روشی بر مبنای استفاده از شاخص NDVI ارائهشده است. این تحقیق از دو مرحله اصلی تشکیلشده است: در مرحله اول با استفاده از دادههای شبیهسازیشده که بر اساس کتابخانه طیفی استر طراحی شدند، رگرسیون خطی بین ضریب گسیل سطح برای باندهای۱۰ و۱۱ ماهواره لندست-۸ با شاخص NDVI ایجاد شد. در مرحله دوم با استفاده از دادههای شبیهسازیشده که با استفاده از MODTRAN طراحی شدند، الگوریتمی پنجره مجزا برای محاسبه دمای سطح از دادههای ماهواره لندست-۸ طراحی و ارائه شد. در پایان جهت ارزیابی روش پیشنهادی از سه مجموعه داده مستقل شبیهسازیشده، زمینی و ماهوارهای استفاده شد. نتایج ارزیابی با استفاده از این سه مجموعه به ترتیب خطای RMSE برابر با ۲۱/۱، ۹۱/۱ و ۰۳/۱ درجه را نشان دادند. بنابراین روش پیشنهادی، روشی مناسب و قابلقبول جهت تعیین دمای سطح زمین از تصاویر ماهوارهای لندست-۸ میباشد.
حسن امامی، عبدالرضا صفری، برات مجردی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
گسیلمندی سطح زمین از جمله متغیرهایی است که در دامنه وسیعی از مطالعات و تحقیقات علوم زمین و محیط زیست کاربرد دارد و یکی از پارامترهای اساسی در برآورد دمای سطح می باشد. فناوری سنجش از دور، امکان پایش این کمیت را در سطح وسیعی فراهم می آورد. تغییرات گسیلمندی وابسته به پارامترهای سطح (نظیر بافت، توپوگرافی، رطوبت) و سنجنده ( نظیر قدرت تفکیک مکانی، تابع پاسخ طیفی ، و طول موج موثر باندها ) می باشد. در این تحقیق، یک روش بهبود یافته مبتنی بر شاخص گیاهی نرمال شده جهت برآورد گسیلمندی سطح بر روی داده های لندست ۸ پیشنهاد گردیده است. در روش پیشنهادی، گسیلمندی باند های حرارتی برای مناطق خاک بایر بصورت تابعی از بازتاب باندهای انعکاسی تصحیح اتمسفری شده در محدوده طیفی ۰,۴ تا ۲.۲۹ میکرومتر بیان شده است. کارایی روش پیشنهادی بصورت عملی بر روی داده های لندست ۸ اجرا گردید و گسیلمندی حاصل با دو محصول گسیلمندی سنجنده هوابرد پیشرفته با رادیمترسنج انعکاسی و حرارتی( ASTER) مقایسه و اعتبارسنجی شد. نتایج نشان داد که گسیلمندی حاصل از روش بهبود یافته پیشنهادی در باند ۱۰ حرارتی لندست ۸ در مقایسه با محصول گسیلمندی متناظر تصویر بررسی اول و دوم ASTER به ترتیب دارای خطای ۰.۷۶% و ۰.۷۵% با در نظر گرفتن پارامتر ریشه میانگین مربعات خطا می باشد، همچنین این خطا در باند ۱۱ حرارتی به ترتیب دارای مقدار ۱.۴۹% و ۱.۰۶% محاسبه گردید. برخلاف روشهای قبلی، روش پیشنهادی نه تنها با دقت بهتری گسیلمندی سطح را بصورت تابعی از انعکاس عوارض مختلف سطح تخمین می زند، بلکه توابع پاسخ طیفی باندهای حرارتی و انعکاسی را در برآورد گسیلمندی سطح مد نظر قرار میدهد. همچنین، روش پیشنهادی رابطه ضعیف بین گسیلمندی و بازتاب فقط باند قرمز در روشهای قبلی را بدلیل استفاده از بازتاب همه باندهای انعکاسی تقویت می نماید و بر روی اغلب سنجنده ها قابل اجراست.
حسن امامی، برات مجردی، عبدالرضا صفری،
دوره ۶، شماره ۱ - ( ۷-۱۳۹۵ )
چکیده
دمای سطح زمین از جمله متغیرهایی است که در دامنه وسیعی از مطالعات علوم زمین و محیط زیست کاربرد دارد. فناوری سنجش از دور، امکان پایش مکانی و زمانی این کمیت را در سطوح وسیع فراهم میآورد. اما ارزیابی دقت این کمیت از مسائل چالش برانگیز بوده و هست. تغییرات سریع دما در مکان و زمان از یک طرف، و عدم تطابق مقیاس مکانی بین سنسورهای ماهوارهای و زمینی از طرفی دیگر، اعتبار سنجی آن را با دادههای زمینی دشوار نموده است. علاوه بر اعتبارسنجی این کمیت با داده های زمینی، سه روش دیگر، اعتبار سنجی مبتنی بر رادیانس، ارزیابی غیرمستقیم و اعتبار سنجی تقاطعی بین محصول دو سنجنده، وجود دارد. از بین این روشها، روش اعتبار سنجی تقاطعی با توجه به گسترش روزافزون سنجندههای حرارتی از معمولترین روش ارزیابی دقت دمای سطح میباشد. تطبیق زمان، اطلاعات طیفی، مکانی و زاویه دید سنجنده، از نیازهای اساسی روش اعتبار سنجی تقاطعی است. در مقاله حاضر، روشی برای اعتبارسنجی تقاطعی دمای سطح حاصل از لندست ۸ با سنجنده های مادیس ارائه شده است. بدلیل برداشت دو بار در هر شبانهروز، توسط هر یک از سنجندههای مادیس، محصول دمای آن بعنوان مرجع انتخاب گردید. محصول دمای مادیس در بیش از پنجاه مورد با روشهای مختلف اعتبارسنجی شده و دارای دقت کمتر یک درجه کلوین میباشد. نتایج روش پیشنهادی نشان داد که ارزیابی دقت در مناطق با همگنی بالا، با پارامترهای میانگین اختلافها و ریشه میانگین مربع خطا به ترتیب دارای دقت ۰,۶ و ۱.۶۳ درجه کلوین در تصویر بررسی اول بوده و همچنین این مقادیر در تصویر بررسی دوم به ترتیب دارای دقت ۰.۹۴ و ۱.۲۷ درجه کلوین بدست آمدند. با توجه به نتایج حاصل، روش پیشنهادی نه تنها روش با ثباتی برای ارزیابی دقت دمای سطح میباشد، بلکه این روش برای هر سنجنده حرارتی و برای هر زمان و مکانی قابل اجرا است.
رضا اکبری دوتپه سفلی، مهدی آخوندزاده هنزائی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
دمای سطح زمین یکی از مهم ترین شاخص ها در مطالعات مربوط به سطح زمین مانند حفظ منابع طبیعی، تبادل انرژی و آب بین سطح زمین و جو می باشد. هدف اصلی این تحقیق ارائه الگوریتمی جهت تخمین دمای سطح زمین با استفاده از داده های طیف سنج حرارتی فراطیفی هوابرد (HYTES) می باشد. برای این منظور از الگوریتم پنجره مجزا استفاده می شود. این الگوریتم از طریق باندهای بهینه ای که توسط الگوریتم ژنتیک از بین ۲۰۲ باند انتخاب می شوند دمای سطح زمین را بدست می آورد. فرآیند الگوریتم بدین صورت است که ابتدا با استفاده از الگوریتم ژنتیک باندهای بهینه از بین ۲۰۲ باند انتخاب شده و سپس ضرایب مربوط به الگوریتم پنجره مجزا بدست می آید. تعداد ضرایب به تعداد باندهایی که توسط الگوریتم ژنتیک انتخاب می شوند بستگی دارد. سپس با استفاده از ضرایب بدست آمده و باندهای انتخابی، دمای سطح زمین برای دو داده ی مختلف از طریق الگوریتم پنجره مجزا بدست می آیند. در پایان نیز برای ارزیابی نتایج روش پیشنهادی از محصول حرارتی طیف سنج حرارتی فراطیفی هوابرد (HYTES) استفاده می شود تا دقت روش پیشنهادی مشخص شود. دمای بدست آمده با استفاده از الگوریتم پیشنهادی برای هر دو داده با داده ی مرجع (محصول حرارتی) مورد ارزیابی قرار گرفت که خطای ریشه کمترین مربعات (RMSE) برای داده ی اول ۰۲۵/۰ درجه کلوین و برای داده ی دوم ۹۹۹/۰ درجه کلوین را نشان می دهد. بنابراین با توجه به خطاهایی که بدست آمد می توان گفت الگوریتم پیشنهاد شده برای بدست آوردن دمای سطح زمین از داده های طیف سنج حرارتی فراطیفی هوابرد (HYTES) روش مناسبی می باشد.
حسن امامی، اکبر جعفری،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
آشکارسازی و شناسایی مناطق مستعد زمین گرمایی سطحی و کم عمق، با استفاده از داده های سنجش از دور یکی از روش های نوین در بسیاری از کاربردها می باشد. هدف این مطالعه شناسایی مناطق مستعد زمین گرمایی سطحی با ترکیب دمای سطح و فلوهای انرژی حاصل از روش سبال با استفاده از دادههای لندست ۸ در شمال غرب کشور مورد ارزیابی و تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برای این منظور و به دلیل حداقل بودن اثر تشعشعات خورشیدی، دو فریم از داده های لندست ۸ به تاریخ ۱۳ اکتبر ۲۰۱۶ مورداستفاده قرار گرفت. سپس با استفاده از دو الگوریتم تک باندی محاسبه دما، معادله انتقال تشعشع حرارتی و الگوریتم جیمز - سوبرینو (SCJM&S)، نقشه دمای مشاهداتی سطح زمین مشخص گردید. همچنین با استفاده از الگوریتم توازن انرژی در سطح زمین (سبال) مقدار تشعشعات خالص دریافتی توسط سطح زمین ، انرژی خالص هدایت شده به زمین و مقدار تابش جذب شده خورشیدی توسط سطح محاسبه گردید. برای اولین بار، با ترکیب این لایه های اطلاعاتی با دمای مشاهداتی سطح، مناطق مستعد انرژی زمین گرمایی شناسایی و تعیین گردیدند. نتایج نشان داد که مناطقی مابین شهرهای مرند و تسوج و همچنین مابین شهرهای خوی و قطور مناطق مستعد زمین گرمایی سطحی می باشد که وجود آبگرم طبیعی در منطقه قطور احتمال وجود منابع زمین گرمایی را افزایش داده و موءید این مطلب می باشد. همچنین، نتایج مشابه در مناطقی در جنوب شهر ارومیه و در غرب شهر اشنویه حاصل گردید. این مناطق حاصل، حداکثر فاصلهای که از محل مصرف انرژی (شهرهای ارومیه، خوی، مرند، تسوج، شرفخانه و اشنویه) دارند، برابر ۳۰ کیلومتر میباشد که از لحاظ اقتصادی قابل توجیه بوده و می توانند بخش عظیمی از انرژی مصرفی را در صنعت و شهرها تأمین نموده و محیط زیست سالم و پاک را به ارمغان بیاورد.
علیرضا بذرگر بجستانی، مهدی آخوندزاده هنزائی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده
به دلیل محدودیتهای فنی و مالی، تجهیزات سنجشازدوری بهطور همزمان نمیتوانند توان تفکیک بالای مکانی و زمانی را برای یک سنجنده فراهم آورند. بااینوجود نیاز به پایش تغییرات فصلی مناطق مختلف در سطح توان تفکیک بالای مکانی در حیطه علوم تغییرات جهانی ضروری به نظر میرسد. دوره بازگشت ۱۶ روزه سنجنده استر، استفاده از این سنجنده را برای مطالعه فرایندهای بیوفیزیکی جهانی که شامل دورههای سریع رشد میشوند را بهطور گستردهای محدود کرده است. در مناطق ابری زمین وضع بدتر هم میشود و محققین باید خوششانس باشند که دو یا سه تصویر بدون ابر در یک سال از منطقه به دست آورند. در همین زمان توان تفکیک مکانی پایین سنجنده هایی چون مادیس توانایی سنجنده را برای بیان کمی فرآیندهای بیوفیزیکی در مناطق ناهمگن محدود میکنند. در این تحقیق روشی تحت عنوان مدل بهبودیافته ادغام سازگار مکانی و زمانی یا ESTARFM برای ترکیب محصولات دمای سطح زمین سنجنده های استر و مادیس استفادهشده است. با استفاده از این روش اطلاعات پرتکرار زمانی سنجنده مادیس و اطلاعات با توان تفکیک مکانی بالای سنجنده استر میتوانند برای کاربردهایی که به توان تفکیک بالا در دو بعد مکان و زمان نیاز دارند ترکیب شوند. نتایج این الگوریتم بهبود دقت پیشبینی دمای سطح زمین با توان تفکیک بالای مجازی، بهویژه در مناطق غیر همگن و حفظ جزئیات مکانی را نشان داده است. بهکارگیری این الگوریتم برای ادغام محصولات دمایی سنجنده های مادیس و استر برای قسمتی از شهر تهران حاکی از نتایج قابلقبول این الگوریتم (ریشه میانگین مربع خطاها برابر ۲/۳ درجه کلوین، میانگین خطای برابر ۷/۱ درجه کلوین، انحراف معیار خطاها برابر ۶/۲ درجه کلوین و ضریب همبستگی ۸۷ درصدی بین داده واقعی و محصول پیشبینیشده) میباشد.
علی شمس الدینی، فاطمه مددی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۹-۱۳۹۸ )
چکیده
آب و هوا، عامل اصلی تغییرات دمای سطح زمین است و دمای سطح زمین یک متغیر مهم در مطالعات اقلیمی و زیست محیطی محسوب میشود و محاسبه دمای سطح زمین با استفاده از دادههای سنجشازدور نیازمند محاسبه دقیق ضریب گسیلمندی میباشد. در بحث مطالعات حرارتی نیاز به تصاویر ماهوارهای با قدرت تفکیک بالا میباشد چون در مناطق شهری به دلیل تراکم انواع کاربریها استخراج اطلاعات در پیکسلهای مختلط کار دشواری خواهد بود. در این تحقیق از تصاویر ماهواره ترا، محصولات سنجنده مادیس (MOD۰۲۱KM,MOD۱۱A۱,MOD۰۵) مربوط به سال ۲۰۱۲ - ۲۰۱۳ و تصاویر لندست TM۵- مربوط به سال ۲۰۱۰ و دادههای ساعتی هواشناسی استفاده گردید. در این پژوهش به منظور محاسبه دمای سطح زمین از روش پنجره مجزا و قانون پلانک استفاده گردید و همچنین روشهای مختلف استخراج گسیلمندی شامل روش طبقهبندی، روش شاخص تفاضل گیاهی نرمالشده، روش ضریب گسیلمندی نرمال به منظور استخراج گسیلمندی بکارگرفته شد تا در کنار محصولات گسیلمندی مادیس (MOD۱۱A۱) به منظور تهیه نقشه دمای سطح زمین مورد مقایسه قرارگیرند. در این راستا امکان ادغام دادههای گسیلمندی مستخرج از روشهای مختلف نیز مورد بررسی قرارگرفت. نتایج بدستآمده نشان میدهد روش شاخص تفاضل گیاهی نرمالشده و روش ترکیب با استفاده از میانهگیری دادههای گسیلمندی مناسبی را برای محاسبه دمای سطح زمین فراهم میآورند. همچنین در محاسبه دمای سطح زمین، روش پلانک در باند ۳۱ و ۳۲ دقت بالاتری را نسبت به روش پنجره مجزا ایجاد مینماید.
عامر کریمی، یاسر ابراهیمیان قاجاری،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۹-۱۴۰۰ )
چکیده
امروزه درجه حرارت شهرها به طور قابل ملاحظهای نسبت به حومه شهر بالاتر است که این پدیده ناشی از افزایش دمای سطح زمین و در نتیجه آن ایجاد جزایر گرمایی شهری میباشد. از این رو با توجه به توسعه شهرنشینی و تغییر در محیط حرارتی شهری، شناسایی عوامل موثر بر دمای سطح زمین در مناطق شهری با توجه به شرایط مکانی و زمانی آن از اهمیت بالایی برخوردار است و در نتیجه میتوان در جهت پیشگیری هرچه بیشتر این پدیده با استفاده از آموزش عمومی، وضع قوانین و سیاستهای مدیریتی کارآمد و نظارت بیشتر جهت مقابله با عوامل محرک افزایش دمای سطح زمین برآییم. هدف از این پژوهش شناسایی عوامل مکانی موثر بر دمای سطح زمین مناطق شهری در طول یک زمان مشخص و پیشبینی آن بر اساس عوامل موثر تعیین شده در الگوریتم پیشنهادی است. در این پژوهش یک روش انتخاب برای شناسایی عوامل مؤثر در پیشبینی دمای سطح زمین (LST) مناطق شهری از طریق ترکیب الگوریتم ژنتیک و رگرسیون وزندار جغرافیایی زمانمند ارائه گردید. جهت ارزیابی روش پیشنهادی، از ۹ لایه اطلاعاتی مختلف از جمله ارتفاع ساختمانها، تراکم ساختوساز، کاربری اراضی، فاصله از راهها، تراکم جمعیت، آلودگیهوا، شیب، جهت و ارتفاع زمین به عنوان عوامل مکانی-زمانی برای پیشبینی نقشه LST در شهر تهران در مدت ۵ سال استفاده شد. نتایج پژوهش نشانگر این است که نتایج پیشبینی با استفاده از عوامل موثر انتخابی در روش پیشنهادی، دقیقتر از همان نتایج با استفاده از تمام لایههای اطلاعاتی است. بر همین اساس نتایج تجربی این پژوهش عملکرد مناسب روش پیشنهادی در پیشبینی LST را نشان میدهد.
مهدی غلام نیا، مهرنوش قدیمی، معصومه مقبل، رضا خندان،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۱۲-۱۴۰۰ )
چکیده
دمای سطح زمین به عنوان پارامتر کلیدی در تعاملات محیطی توسط محققین مختلفی مورد بررسی قرار گرفته است. وضعیت حرارت شهری به نوع جنس زمین که از مواد مختلف با خصوصیات حرارتی متفاوت تشکیل شده است وابسته است. در این مطالعه دمای روزانه گیاه، سنگ، آب، سیمان، آسفالت و خاک که به عنوان مولفه های اصلی ساختار شهری می باشند مورد بررسی قرار گرفته است. در این مطالعه از روش چرخه روزانه دما جهت مدلسازی رفتار دمایی مواد مختلف استفاده شده است که داده های آن از اندازه گیری سنسورهای دقیق در ایستگاه هواشناسی شهر تهران اندازه گیری شده است. همچنین مقایسه بین دمای بیشینه پوشش های مختلف سطح زمین با دمای سطح اندازه گیری شده روزانه و شبانه مادیس مورد مقایسه قرار گرفته است. نتایج بیانگر اختلاف زیاد دمای خاک و اسفالت و سیمان با سنگ و گیاه و آب در دماهای بالا می باشد. همچنین رفتار دمایی آب بیانگر نوسانات کمتری می باشد و مقداری تاخیر فاز در رسیدن به بیشترین مقدار بیشینه دمایی نسبت به مواد دیگر دارد. همچنین سری زمانی دمای سطح مادیس در منطقه مورد مطالعه استخراج گردید و با دمای بیشینه مواد مختلف مورد مقایسه قرار گرفت که بیشترین همبستگی بین دمای روزانه مادیس سکوی ترآ و دمای بیشینه خاک و سیمان با مقادیر
برابر ۰,۹۴۸ و مقادیر
RMSE به ترتیب برابر ۲,۹۸ و ۴.۲ درجه سانتی گراد بود.